رهامرهام، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

unforgettable moments

بهترین لحظه ها !!

1390/1/3 13:38
نویسنده : mahtala
489 بازدید
اشتراک گذاری

سلام امروز تصمیم گرفتم که برات اینجا خاطراتمون رو بنویسم . این دومین عیدی هست که من و تو با هم هستیم . لحظه هایی که با هم هستیم برای من بهترین لحظه ها هستند و دلم نمیخواد که هیچ وقت تموم بشه . اما خب چاره ای نیست و من پیر میشمWhite Hair و تو بزرگ و بزرگ تر !!         دلم میخواد این رو بدونی که من برای همیشه عاشق تو هستم و هیچ کس رو تا به حال اینجوری دوست نداشتم .....این دو روزی که اول سال تعطیل بودم خیلی بهم خوش گذشت با تو . رهام جونم منو ببخش که نمیتونم همیشه پیشت باشم .      این هم عکس تو سر سفره هفت سین ۱۳۹۰ :

 

 این اخرین چیزیه که یاد گرفتی و خیلی باحال میگی " چی خبره " و باحال تر هم اینه که سرتو به چپ و راست تکون میدی و این جمله رو میگی دیروز داشتم به این موضوع فکر میکردم که من واقعا عاشقتم ! جدیدا منو بغل میکنی و هی بوس میکنی و میگی " دووووست دآآاُاُم" بعدش من دیوونه میشم و هی جیغ میزنم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله مهرنوش
18 فروردین 90 0:25
ماتينابخشيد،ذوق كه ميكنىجيغ نزن اون بچه از كجا بفهمه اين نوعى ذوقه؟!
نيش
18 فروردین 90 1:12
اي واسة جونش بميرم. خالة بيا واست انا نانايش بخونم برقص.
مينوش
18 فروردین 90 1:19
منم امروز داشتم فكر ميكردم خيلى عاشقشم و منم روانى شدم تا اينو نوشتم -:-S