فردا
سلام پسر گلم
فردا تولدت و خلاصه با این که امیر این همه شل بازی در آورد و همه چیز رو برای روز آخر گذاشت
تونستیم صندلی و بقیه وسایل رو تهیه کنیم . الان من استرس دارم . مثل همیشه ...
خاله مژگان و خاله سمیه نمیتونن بیان . کلی اعصابم خراب شد .
این چند روز حسابی بارون اومد و هوا یه کم خنک شد . البته الان دوباره آفتاب شده
و خدا کنه فردا هواگرم نباشه . فینگیلی مامان فردا 3 سالت تموم میشه .
من شنبه با عکسها میام . پس تا اون روز خدا حافظ ....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی