من خواب دیدم !
سلام عشق همیشگی من
دیروز خونه مامان اینهای امیر بودی . از صبح ساعت 5 بیدار شدی و من دیگه ساعت 7:30 رفتم .
ساعت حدودا 10 بود که مامان امیر زنگ زد و تو همش داشتی گریه میکردی و هرچی من باهات
حرف زدم
اروم نشدی ! الهی من برات بمیرم . همش میگفتی مامان بیا ....
غروب که اومدم خونه بغلت کردم و ازت پرسیدم چرا گریه میکردی ؟ بهم گفتی : " من خواب دیدم ! "
خوشگل مادر چه خوابی دیدی ؟ " من رفتم بالای یه پل که صورتی بود ! بعدش تو رفتی ! من
همش گریه میکردم میگفتم مامان ! مامان نرو ..... " الهی من برای خوابت بمیرم خیلی غم انگیز
بود حق داشتی گریه کنی ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی