رهامرهام، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

unforgettable moments

مامان نمير !

1392/8/4 18:15
نویسنده : mahtala
335 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق من

ديشب يه كارتون با هم ديديم كه يه كم غم انگيز بود . مادر شخصيت اصلي كه يه دختر بود مي ميره ...

بعد از كارتون من ازت پرسيدم : رهام اگه من بميرم تو چكار مي كني ؟ يك دفعه آنچنان زدي زير گريه

و اومدي توي بغلم كه انگار واقعا من قرار بود بميرم . ببخشيد كه اين سوال رو ازت پرسيدم . ميدوني آخه من

ديوونه هستم . خيلي از وقتها به اين مسئله فكر ميكنم ... اگه من بميرم تكليف تو چي ميشه ؟ ! ...

موقع خواب تو اومدي پيشم ،‌ بغض كردي و بهم گفتي : " مامان نمير !‌ " بعد يه قطره اشك آروم

از گوشه چشمت اومد پايين .

ديوونه شدم ...! و بغلت كردم ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مسی
5 آبان 92 23:40
چه جالب مه طلا!!!
باورت می شه تا قبل از به دنیا اومدن آمیتریس خیلی از مرگ زودرس استقبال می کردم. میگفتم آرش یکم غصه می خوره اما وصیت می کنم زن بگیره تا اذیت نشه. یکم فقط نگران داداشام بودم که بعد مامان من و بیشتر دوست دارن.
اما حالا دوست ندارم تا وقتی بچه دار بشه تنهاش بزارم.
انگار نمی خوام مثه من تنها یی بکشه.
امیدوارم سالهای سال سالم و زنده در کنار روهام باشی .



آره دقيقا. اميدوارم كه شما هم هميشه به خوبي و خوشي كنار هم باشيد.هيچ مادري از بچه اش جدا نشه !