رهامرهام، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

unforgettable moments

امروز روز بدی هست ..

1390/8/21 10:13
نویسنده : mahtala
341 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرم . الهی برات بمیرم . امروز صبح زود بیدار شدی و هر کاری کردم نخوابیدی . موقع رفتن خیلی گریه کردی و اعصابم خورد شد و هنوز هم اعصابم خورده . خیلی گریه کردی و من هرکاری کردم آروم نشدی و قانع هم نشدی . به این دل وامونده من افتاده بود که تو امروز اینجوری میشی . نمیدونم چرا به دلم افتاده بود . پنج شنبه از ساعت 12 ظهر پیشت بودم و خونه مانی نی موندیم تا جمعه غروب که امیر اومد و با هم رفتیم شهر بازی . میدونستم که وقتی دو روز پیشت بمونم تو دوباره هوایی میشی  و جدا شدن ازت سخت میشه !

الهی من برات بمیرم . بخدا باور کن من برمیگردم پیشت . میدونم که تو این چیز ها رو درک نمیکنی . یه وقت پیش خودت فکر نکنی که مامان تو رو تنها میذاره . من عاشقتم ، مامان جون . دیشب یادت بهم گفتی عاشقتم ؟!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان هلا
21 آبان 90 10:25
سلام مامان رهام من هم شاغلم و هر صبحی که دختر 18 ماهه ام از خواب بیدار می شه و پشت سر من گریه می کنه جز بدنترین روزهای زندگی منه و شما رو در این مطلبتون درک کردم
خاله مهرنوش
21 آبان 90 12:56
رهام جونم فکر نکنی دیکه بهت سر نمی زنم, آخه من به اینترنت دسترسی ندارم شنیدم کلی حرف جدید یاد گرفتی شیطون بلا. دیروز به من می گفتی برو برو
مسی
22 آبان 90 9:27
همه ی این روزا می گذره مه طلا ، غمگین کننده است حتی واسه من که تا حالا مادر نودن و احساس هم نکردم.
اما می گذره و یه روز می شه که رهام فقط قشنگی این روزا یادش می آد.
ببخشید که نبودم ، چشام و عمل کردم یه کم سختم با کامپیوتر کار کنم )


سلام . داری میری عمل کنی یه خبر بده . اگه می مردی من چه جوری خبردار میشدم ؟
مسی
22 آبان 90 15:40
jتو آدم بشو نیستی !!!