عید تموم شد!!
بالاخره عید تموم شد و همه رفتن سر کار و مدرسه و خونه و زندگیشون . هرچند که من و رهام و باباش از همون روزهای اول رفتیم سر کار !
بعد از چند سال بالاخره طلسم ماسوله شکسته شد و خانواده مهرجو به یه جای جدید برای ۱۳ به در سفرکردند . اون هم از ساعت ۸ صبح !!جنگل کیسم .
تو هم صبح زود بیدار شدی و اول فکر کردی که داریم میریم مهد کودک ولی بعد فهمیدی که به قول خودت میریم " سیزه زه " . خلاصه ساعت حدود ۱۰ بود که رسیدیم و تو هم تا جایی که میشد و خطرناک نبود شیطونی کردی و هر کاری که خواستی کردی ! فکر کنم که به تو خیلی خوش گذشت .و خسته شدی چون دیشب زود خوابیدی . امروز صبح هم که طبق معمول رفتی مهد کودک . اگه دوام بیاری باید امروز تا غروب اونجا بمونی .
مراسم پرتاب رهام به آسمان هم انجام شد ولی مامان ( مانی نی ) اینقدر غر زد که نذاشت آخرسر یه عکس درست و حسابی ازت بگیرم . اما خب همین هم خوبه :
( پرتاب شده توسط نواب )
حالا یه چند تا عکس از ۱۳ سال ۹۰ :
از مراسم انداختن سبزه تو آب هم که فقط فیلم گرفتیم و عکس نداریم . تو خیلی خوشت اومده بود و سه تا رو که انداختی توی آب میگفتی " بازم ، بازم " . من هم که سبزه های خودمون رو یادم رفت بیارم !
بهر حال دومین ۱۳ به در زندگیت هم گذشت . مامان جون دوستت دارم . دیگه باید برم چون خیلی کار دارم . امیدوارم همیشه سالم باشی و خوشحال .