رهامرهام، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

unforgettable moments

دومين دندون ...

سلام عشق من ! امروز  تو خونه عزيز بودي  و  امير زنگ زد و گفت كه :  من خواب بودم  دندون رهام داشت پرتقال ميخورد افتاد . ... گفتم خب ....  مادرم دندون رو انداخت روي سقف ! چون ميگه بد شگون !!!! من ديوانه شدم . ديگه حاليم نبود و سر كار بودم هرچي توي دهنم بود به امير و مادرش گفتم ! زنيكه احمق ديوانه !‌ اگه قرار به بد شگوني باشه بايد خودش رو پرت ميكرد روي سقف ! با وجود اينكه ميدونست من اولين دندونت رو كه افتاد نگه داشتم ولي از بدجنسي اينكار رو كرد ازش متنفرم .... در دنيا از هيچكس به اين اندازه متنفر نيستم !   ...
23 دی 1394

سورتمه تالش

سلام عشق من ! اين هفته با امير و  دوستش رفتيم تالش . سورتمه . خيلي خوب بود ، پارسال هم رفته بوديم و چه منظره هاي قشنگي ... تو كه اصلا نميموني تا عكس بگيريم . ...
8 دی 1394

دوستت دارم ...

سلام عشق من ! ديشب داشتم برات املاء ميگفتم ، بعدش كه املاء تموم شد تو بهم كفتي چشمات رو ببند و اين رو برام نوشتي : چون ميدوني كه من از عزيز خوشم نمياد جمله دوم رو هم نوشتي ! رهام جون خيلي دوستت دارم . موقع خواب هم زدي زير گريه . گفتي مامان دوست ندارم تو بميري ! نميدونم چرا اين فكر توي سرت هست ؟!‌ اين چندمين بار كه اين رو بهم ميگي ... شايد من خودم باعث اين موضوع باشم . شايد هم كارتون هايي كه ميبيني !!! بهر حال من دوست ندارم كه تو غصه بخوري . چه من باشم ، چه نباشم ... سعي كن هميشه شاد باشي ... اين هم اولين باري كه اين جمله رو برام نوشتي : ...
25 آذر 1394

تو عشق مني ...

سلام عشق من ! دو روز هست كه من سرما خوردم و حالم زياد خوب نيست . ديشب داشتيم با هم درس ميخونديم كه يك دفعه تو زدي زير گريه ! الهي برات بميرم . واسه اشكهات .... گفتم چرا گريه ميكني مادر ؟ تو گفتي :"‌ چون تو مريض هستي ! "‌  مادر براي جون مهربونت بميره .  امروز صبح هم بيدار شدي بهم گفتي "‌ من ديشب هم گريه كردم ! "  بهت گفتم آخه چرا مادر ؟  { چون تو مريض هستي ...! }  برام قرص آوردي با آب ....  .  من واقعا خجالت ميكشم  چون به نسبت تو ،من زياد مادر مهربوني نيستم .... ‌ ...
19 آذر 1394

پشت در !

سلام عشق من !‌ ديروز و پريروز من حدود 10 دقيقه دير رسيدم و تو پشت در موندي ... توي اين سرما . الهي من برات بميرم . اما ديروز كه دير رسيدم ديدم تو نيستي .... چون قبلا ازت پرسيده بودم اگه من نميومدم تو چكار ميكردي ؟ تو بهم گفتي زنگ طبقه دوم رو ميزنم ! من هم اومدم تا طبقه بالا ديدم كفشت پشت در اونهاست !   خلاصه در زدم و تو اومدي ! خوشم مياد كه در كمال پررويي رفته بودي خونه طبقه بالايي !! اين هم كارنامه مدرسه ات . اميدوارم كه هميشه خيلي خوب باشه !!!! ...
16 آذر 1394

اولين دندون دائمي !

سلام عشق من ! امروز از مدرسه زنگ زدن و گفتن كه رهام دندونش خيلي درد ميكنه ! اگه مي شه بياين دنبالش ! خلاصه من كه سر كار بودم به مامان زنگ زدم و اومد دنبالت . بعدش ساعت 12:30 بود كه مامان زنگ زد و گفت كه دندونت افتاد . دندون پايين . بعدا عكسش رو ميگيرم برات ميزارم . دندون دائمي يه كوچولو اون زير در اومده . مامان براي جون بي دندونت بميره .... ...
7 آذر 1394