تولد ... خونه
سلام عشق من
ديگه ديروز رفتيم و كيك رو سفارش داديم ! در كمال ناباوري قنادي گفت كه ميتونه اون كيك رو درست
.كنه ... خلاصه خيلي حيف شد كه نتونستم يه جايي گير بيارم كه بشه همه رو دعوت كنيم ! ديروز
برات لباس هم خريدم خيلي خوشكل هست ! حالا بعد عكس گرفتيم اينجا برات ميذارم . فقط بادكنك
نگرفتم . اميدوارم كه امروز بشه برم بازار .
خب از تولد كه بگذريم بايد بگم كه اين قسمت از زندگيمون رو يادم رفته بود برات بنويسم !
ما از اول ارديبهشت اومديم خونه ماني ني و اينجا زندگي ميكنيم . البته بايد بگم كه امير هم خونه
مادرش زندگي ميكنه ! قرار تا سال ديگه بمونيم . چرا ؟! نميدونم ... اينطوري شايد بتونيم توي اين
يك سال يه مقدار پول پس انداز كنيم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی