رهامرهام، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

unforgettable moments

حوله کوچیک

1390/6/29 11:46
نویسنده : mahtala
401 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر و پسر . عسل و عسل ...

خیلی وقت که میخوام بیام و بنویسم ولی وقت نمیشه . این سیستم هم خیلی کند شده و اعصابم رو خورد میکنه . چند روز پیش یادم نیست چه کار خوبی کرده بودی که من گفتم برات یه جایزه میخرم . بعد بهت گفتم چی دوست داری . تو گفتی " حوله کوچیک "  شاخ در آوردم . الهی من برات بمیرم . خلاصه فردای همون روز با امیر رفتیم بیرون و برات یه حوله خوشکل خریدیم . این هم عکهایی که با حوله قشنگت گرفتی :

حموم

حموم

حموم

تازه دمپایی هم داره . تو که خیلی خوشت اومد . و رفتی به بابا گفتی { خوشکل شدم } . مامان واسه اون جان خوشکلت بمیره ....

شنبه هم با من اومدی نمایندگی . و کلی بازی کردی و دیروز هم با نازی اومدیم دنبالت و ظهر رفتیم کباب خوردیم و بعدش هم رفتیم یه جای قشنگ که من تا به حال ندیده بودم حیف که دوربین رو نبرده بودم وگرنه عکس میگرفتم . پاهات رو به اب زدی و تازه گاو هم دیدی !!!!!! فقط حیف که خیلی قت کم داشتیم . الهی من بمیرم { البته خدا نکنه } امسال که همش بارون اومد و هوا ابری بود و تو اصلا دریا نرفتی ...

این هم یه عکس از توی فروشگاه نمایندگی :

لاستیک

فعلا دیگه باید برم . شیطون بلا . راستی یادم رفت بگم که دارم سعی میکنم این روزها که تو رو از شیر بگیرم ولی خیلی سخت و تو همش بهانه میگیری " شیر به به ... شیر به به ... " عاشقتم مامان جون .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

آسمونی ها
13 مهر 90 11:47
سلام
نظر خصوصی گذاشتم.
ما به شما رمز دادیم. اما شما به ما ندادین.
منتظر رمزتون هستم.
از آشناییتون خوشحالم
در ضمن بعد از خوندن مطالب منتظر نظرات قشنگتون هستم.
ممنون


رمز شما که عجیب غریب بود کشفش نکردم . منم رمز مطلبم رو برداشتم .
نوش افرین
15 مهر 90 22:21
الهی واسه جونت بمیرم خاله اخه تو چقدر خوشگلی
مامان پرنیا
20 مهر 90 12:10
سلام عزیز خاله عافیت باشه چه ناز شدی